هزاره گرايی را مي توان به سه شاخه تقسيم كرد :

پيشاهزاره گرايی،

نفی هزاره گرايی
  و نهايتاً

پسا هزاره گرايی

جنبش هزاره به معنای حكومت يك هزارساله است

و اشاره به طول نمادين ملكوت خدا دارد
كه در كتاب مكاشفه عهد جديد از آن ياد شده است .

هزاره باوران معمولاً هشدار می دهند كه
پايان جهان نزديك است

هزاره باوری از اركان اصلی آموزه های صهيونيسم مسيحی است

هزاره باوری را بايد زيرمجموعه مباحث معادشناسی دانست.

هزاره باوری اعتقادی
دينی است كه در محافل مسيحی كه اصالتی يهودی داشته اند،

مجال ظهور يافته است

هزاره، نشئت گرفته از باور ی يهودی به نام المشیحیا

است كه بر ظهور مسيح تأكيد دارد .

آخرين گروه از مسيحيان معتقد به رجعت اين زمانی و اين مكانی مسيح كه در اين جا به آن
می پردازيم، نهضت تقدس و نتيجه مستقيم آن يعنی نهضت پنجاهه گرا است . نهضت تقدس بر
بازگشت به تقدس و تطهير كامل تأكيد دار د. كليساهای تقدس معمولاً نهضت های مردمي
هستند كه انجيلی و بنيادگرايند و طرف دار چهار اصل ثابت انجيل هستند : 1. عيسی منجی است ؛
2. تقدس بخش است ؛ 3. شفادهنده است ؛ 4. خداوندی است كه خواهد آمد . نهضت پنجاهه گرا كه
نتيجه مستقيم نهضت تقدس است به تطهير كامل اما تدر يجي معتقد اس ت. اينان كه تمايلا ت
 - مقطع باورانه قوی دارند، معتقد به رجعت قريب الوقوع مسيح در همين دنيا هستند

گروه ديگری از مسيحيان كه منتظر ظهور حضرت مسيح در زمانی نزديك و در همين دنيا
هستند، تقديرگرايان هستند . تعليمات اين گروه تابعی از تفسير كتاب مقدس است كه همه
زمان ها را از زمان خلقت به بعد به مقاطعی تقسيم مي كند و هر مقطع را بخش واحدی مي داند .
بر اساس اين تقسيم بندی پنج مقطع نخستين، به دوره هايی در عهد قديم بازمي گردد و مقطع
ششم زمان كليسای مسيحی است و مقطع هفتم زمان آمدن ملكوت است . بر اساس اعتقادات
اين گروه هم اكنون مسيحيان در مقطع ششم به سر می برند و به يك معنا در لبه و كناره ملكوتبه سر می برند و بايد منتظر بازگشت قريب الوقوع مسيح باشند

. از جمله اين گروه ها ادونتيستها بودند . نهضت ادونتيزم با پيش گويی های ويليام
ميلر درباره پايان جهان آغاز شد . وی در كتاب های دانيال و مكاشفه يوحنا تأمل كرد و راهی
برای پايان جهان ابداع كرد . وی در سال 1831 موعظه ای درباره رجعت مسيح ايراد كرد و بيان
داشت كه بايد در سال 1843 منتظر رجعت بود . اما زمان موعود فرا رسيد و خبری ا ز رجعت
مسيح نشد . بنابراين او پيش بينی ديگر ی کردکه بازهم محقق نشد
بدین ترتیب مردم ازدور وی متفرق شدند

اعتقاد به همين جهانی و

همين زمانی بودن حكومت الهی

مسيح توسط صهيونيست های
مسيحی چنان گسترده شد و

شدت يافت كه برخی از آنان اقدام

به تعيين زمان، جهت ظهور
مسيح كردند

به جز اختلاف در مورد مكان
آخرالزمان در نگاه مكتب صهيونيسم مسيحی
تشكيل حكومت خداوند، اختلاف ديگر مربوط به دخالت انسان در تشكيل چنين حكومتی است .
عده ای از مسيحيان تشكيل حكومت خداوندی را يك آرمان بزرگ اجتماعی می دانند كه با
كوشش انسان ها و البته كمك خداوند در اين جهان و در زمانی نزديك به وقوع خواهد پيوست،
اما در نزد گروه دوم ، سلطنت الهی از طريق دخالت مستقيم و ناگهاني خداوند در تاريخ بشری و
پايان دادن به زمان، تحقق خواهد پذيرفت   صهيونيسم مسيحی را 
بايد جز ء گروه اول و بنابراين معتقد به ايجاد سلطنت الهی در همين جهان و در همين زمان و
همچنين تحت توجهات و كوشش های انسان های مؤمن دانست.

عموم مسيحيان به اين كه روزی خواهد رسيد كه حكومت خداوندی به طور كامل برقرار خواهد
شد، اعتقاد دارند ؛ وانگهی برخی تصور می كنند كه اين سلطنت الهی بر روی زمين تشكيل خواهد
گرديد و برخی ديگر آن را فراتاريخی و متعلق به ملكوت می دانند

واژه هايی چون حكومت و سلطنت الهی، سلطنت آسمان ها و ملكوت الهی به طور مكرر در
اناجيل به چشم مي خورد، به گونه ای كه واقعيت حكومت نهايی خدا وند (سلطنت يا ملكوت الهی )
تبديل به مهم ترين اعتقاد مسيحيان شده است . بر اين اساس عموم مسيحيان بر اين باورند كه در
آينده روزی فرا خواهد رسيد كه حكومت اخلاقی خداوند بر سرتاسر زمين جاری مي گردد و
 اين گونه حكومت جهانی خداوند ايجاد می گردد